توی این دنیا هر روز و هر لحظه اتفاقاتی میافته که شاید کوچک به نظر بیاد، اما خودشون باعث به وجود آمدن اتفاقات یا تفکرات بزرگتری میشوند. گاهی اوقات یک اتفاق کوچک باعث میشه که از بعضی از دل مشغولیهات دل بکنی! باعث میشود چند روزی از بعضی چیزها دور بشی...
هر اتفاقی که میافته جایگاه تولد اتفاق بعدی میشه. همهچیز به هم مربوطه. همه چیز و همه کس دست به دست هم میدهند تا تو رو برسانند به مقصد! همه چیز اتفاق میافته تا تو رو وادار کنه که به اون اتفاق بزرگ فکر کنی. به منشا و به وجود آوردندهی اون اتفاق بزرگ. اونم یه تفکر بزرگ!
گاهی لازمه از خیلی چیزها دست بکشی. توقف کنی و کمی به ذهنت بها بدی. به این فکر کنی که گاهی اوقات برای پیدا کردن خودت و زندگیات، تنهایی برات از نون شب هم واجب تره! به اینکه کی هستی و چی کار میکنی؟ چرا تو داری نفس میکشی؟ کی میخواد تو باشی؟ اینها شعار نیست. حرفهای تکراری هم نیست. تکرار اونه که هر بار اتفاق بیفته و هیچ تاثیر جدیدی نداشته باشه.
ما قدرت تفکر داریم. میبینیم، میشنویم، حس میکنیم و فکر میکنیم... این تمام اون چیزیه که باید به خاطر خودمان و رضای خالق انجام بدهیم.
سید جواد موسوی بداغ آبادی