به نظر شما جومونگ یک قاتل است یا آزادی بخش
هفته گذشته دو خانواده که برای تفریح به اطراف شهر آباده در استان فارس، رفته بودند، عصرگاه حوالی پخش سریال «جومونگ» با عجله خود را آماده بازگشت کردند. آنها سوار خودروهایشان شده و برای رسیدن به پخش سریال با دستپاچگی صحرا را ترک و به منزل مراجعه میکنند.
خانوادهها هر کدام به خانه خود رفته و سریال را میبینند. چند ساعت بعد در آخرین ساعات شب، یکی از خانوادهها باخانواده دیگر تماس گرفته و میگوید که تصمیم دارند برای برگرداندن دخترکشان به منزل آنها بروند.
اما خانواده دیگر اعلام میدارد که کودک با خودروی آنها نیامده و میپرسند که «مگر خودتان او را نیاوردهاید»؟! در نهایت معلوم میشود که دختر بچه 4 ساله را از هول نرسیدن به پخش سریال جومونگ در بیابان جا گذاشتهاند.
السلام علیک یا علی اکبر(علیه السلام)
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان بر همه جوانان ایران زمین مبارک
امتحان کنید!
2)یک notepad باز کنید و توش تایپ کنید iran win via atoms
ذخیرش کنید دوباره بازش کنید چی میبینید؟ مایکروسافت حذفش میکنه!
3) یه صفحه word باز کنید و توش تایپ کنید: (rand (200, 99=
بعد اینتر رو بزنید؟ چی شد؟ کف کردید؟
به نظر شما علت اینا چیه؟
برای استفاده ی کامل ازمتن ومطلب
ادامه ی مطلب بروید
تقدیم به شما دوستان خوبم
نگاهی به درخت ســـیب بیندازید. شاید پانـــصد ســـیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم «چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟»
اینجا طبیعت به ما چیزی یاد میدهد. به ما میگوید:
«اکثر دانهها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً میخواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید.»
از این مطلب میتوان این نتایج را بدست آورد:
- باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.
- باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب استخدام کنی.
- باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.
- باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.
وقتی که «قانون دانه» را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.
قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.
برای خواندن ادامه ی مطلب بروید
27رجب سالروز مبعث پیامبراعظم صلی الله علیه وآله مبارک باد
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد
سائل درمانده ناامید نگردد
گر که بکوبد در سرای محمد(ص)
ای که ندای" اذان" رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:خدا را نزد مردم محبوب سازید تا خداوند هم شما را دوست داشته باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:برترین ایمان آن است که بدانی هر کجا باشی خداوند با توست.
روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی اش آلوده، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند. تازیانه ستم، عاطفه را از چهره ها می سترد. تاریکی، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه، در خاک سرد زنده به گور می شدند. و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید.
((عید مبعث مبارک))
از مبعث خاتم الانبیا تا مبعث خاتم الاوصیا؛
از بعثت محمد تا برانگیخته شدن محمد؛
از آغازی غریبانه تا آغازی دیگر:
«بَدَاَ الاسلام غریبا و سَیَعُودُ غریبا»؛
عید مبعث بر شما مبارک
عیدی ما تبریک شما
از «جاء الحق» تا «جاء الحق» که آن روز رسول خدا با بعثتش، بتها را سرنگون ساخت؛ باطل را از میان برداشت و بر جهالت و برداشتهای غلط از زندگی آدمی، خط بطلان کشید، و امروز که فرزندش امام موعود، ظهور خواهد کرد، بتهای عصر نوین را خواهد شکست و از فرهنگ مترقی اسلام پرده برخواهد داشت تا آن جا که بپندارند دینی نوین آورده است، و باطل را در هم فرو خواهد ریخت که امام باقر علیهالسلام فرمود:
«اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل؛ اگر قائم آل محمد (علیهالسلام) قیام کند، دولت باطل نابود خواهد شد.»
در روایت ولادت نیز، حکیمه خاتون گوید:
هنگامی که مهدی، زاده شد، پاک و طاهر بود و بر بازوی راستش نوشته بود: «جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.»
بعضی وقتها چیزهای کوچک اعصاب ما را بیخودی و زیادی به هم میریزند. بعضیها هم کلا این اخلاق را دارند که هر مشکلی را فاجعه ببینند و فقط دنبال بهانه میگردند برای ناراحت بودن. چیزهایی که واقعا چند ساعت هم اهمیت ندارند، چه برسد به 10 سال! وقتی واقعا تاثیر بدی در زندگی دراز مدت شما نخواهند داشت، چرا باید بیخود روز خود و اطرافیانتان را تلخ کنید؟
موارد زیر شاید امروز اهمیت داشته باشند؛
ولی 10 سال دیگر آنها را حتی به یاد هم نخواهید آورید:
حالا مواردی را بخوانید که 10 سال دیگر از اینکه امروز یا این روزها آنها را انجام دادهاید خیلی خوشحال خواهید شد: نوشتن ایدهها و هدفهایتان! کار کردن در ساعاتی از روز که بیشترین انرژی و کارایی را دارید! گفتن «دوستت دارم»! نیم ساعت پیاده روی، طلوع آفتاب، هوای صبح، ورزش! زود بیدار شدن برای کار کردن روی چیزی که واقعا برایتان مهم است! وقت گذاشتن برای یاد گرفتن یک حرفه تازه یا به روز کردن اطلاعات فعلیتان! وقت گذاشتن برای خودتان، برای فکر کردن، برای آرامش! ترک یک عادت بد...
با خودتان رو راست باشید! یک لحظه فکر کنید. 10 سال دیگر، سال 1398 به کدام یکی فکر میکنید؟ خروجی اتوبان؟ یا کم کاریهای بزرگی که در راه رسیدن به اهدافتان کردید؟
به جای اینکه خودتان را بیخود نگران چیزهای کوچکی کنید که یکی دو روز بعد فراموش میکنید، روی اهدافی تمرکز کنید که در دراز مدت باعث موفقیت و رضایت شما از زندگی میشوند.
این شعر از دوست گرامی سید رزاق موسوی است که در مورد بداغ آباد و ویژگی های روستایمان سروده است
صفا دارد که اینجا را ببینی
زصوت بلبلان ساکت نشینی
نشینم
بر لب این رود امروزسرودم شعر از یهر دیروز
همی
انم که روستایم کهن بودمساجدش هویت این سخن بود
قلعه
ای داشت به هر گوشه ای برجکه چون مخروبه گشت افتاد از اوج
به
زیکلالا وسه پسونش نظر کنبرو بنشین آنجا سرفه سر کن
به
نام حق گذر کن ازطاق بستانشوی مستانه آن راز بستان
عجب
با صفا باشد محلهبرنج دل ربا باشد در محله
خزینه
داشت حمام قدیمیشکرم رحمت کند با بوته چینیش
گذر چون میکند زاینده رودش
فلک را کر کند جوش وخروشش
بیابانش همه بکر وتمیزند
زکوه آب سنجدی آبشارش ریزند
جنوبش کوهی دارد رختخوابی
دلد می خواهد روی آن بخوابی
کنار
رودخانه هر روز گذر کنبزن آبی به صورت گریه سر کن
صفا
دارد دم دروازه هایشکه راه آهن شده مانع کارش
که
گاهی زند بوق قطارشنی دانم چه گویم من جوابش
به
صحرا می روی کوئی بهشت استتمام مزرعه ها زیر کشت است
همه
اهل محل تقوا دارندغم هجر علی در سینه دارند
محرم
چون نمایان می شود ماهجوانان مشکی پوشند مثل زهرا
نژادی از بنی هاشم دارند
محرم تعزیه هم می سرایند
زبان
زد شد عزداری آن هاکه یک دست می شوند از بهر طاها
شهیدانی
به خون خفته دارندسر مزار آن ها گل می آرند
جوانانش
دلاور مرد هستندبه عشق دین احمد حق پرستند
جوانان
محله بی نظیرندبرای یاری حق می ستیزند
همی دانم جوانانش عزیزند
ز مهر مادراشان اشک می ریزند
کمی شعر از بداغ آباد سرودم
ز رحمت خدا غافل نبودم
تمام
شعر سید رزاق سرودستبجز عشق علی کارش نبودست
البته اشکال وزن وقافیه ی آن را رفع خواهد کرد نظر یادتون نرود